رازبان خود و همراز هم.

هیچ رابطه‌ای بدون تعهد به صمیمیت از ته فلب پا نمی‌گیرد اما برای تداوم عشق، هر دو فرد باید یادبگیرند که بخش‌هایی از افکارشان را نزد خود نگه دارند. گاه آنقدر تحت تاثیر صداقتیم که مزایای ادب را از یاد می‌بریم و ادب یعنی اینکه نخواهیم همواره دیگران را با تمام جنبه‌های آزارنده‌ی ذاتمان مواجه کنیم. لازم است کمی رازداری را چاشنی عشق کنیم. البته کمی در حد ضرورت و نه فریب و مارمولک‌بازی.
کمی سرکوب امیال، درجه‌ای از خودداری و اندکی خودسانسوری لازمه‌ی عشق است به همان اندازه که به طرفیت اعتراف آشکار احتیاج است. کسی که تحمل رازی را ندارد و آن که به نام صداقت، اطلاعات آزاردهنده‌ای را با دیگری در میان می‌گذارند که آزارانده‌اند و قابل فراموشی نیستند عشق را دچار آسیب می‌کند. ضروری است باغچه‌ی خود و دیگری را زیادی با بیل زیرورو نکنیم چرا که نهایتا کرمی در آن پیدا خواهیم کرد که تنها مزیتش این خواهد بود که چندشی به ذهن بنشاند.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *