فقط بچه‌ها نیستند که بچه‌گانه رفتار می‌کنند. بزرگترها هم ورای هارت‌وپورتشان به شکل ادواری، بازیگوش، خنگ، خیال‌پرداز، اسیب‌پذیر، هیستریک، وحشت‌زده، خجالت‌زده و نیازمند همدلی‌اند.
ما همه به خوبی قادریم آن وجوه شکننده و شیرین بچه‌ها را ببینیم و به تناسب آنها تسلی‌بخش باشیم. در جوار بچه‌ها به خوبی می‌توانیم  بدترین وسواس‌ها، کینه‌توزی‌ها و خشم‌های خود را کنار بگذاریم و سطح انتطاراتمان را به کمتر از حد معمول ‌اهش دهیم و از میل و رغبت با آنها با شفقت برخورد کنیم. اما تاسف‌بار است که چنین رفتاری را با همسن‌وسالان خود روا نمی‌داریم.
زندگی در جهانی که بسیاری از آدم‌ها با بچه‌ها مهربان و خوش‌رفتارند فوق‌العاده است اما جهان جای بهتری می‌شد اگر با وجه بچه‌گانه‌ی شخصیت همدیگر نیز همین خوش‌رفتاری را اعمال می‌کردیم.  این مطلب را هم لازم است درست برداشت کنیم و با درایت از آن بهره ببریم..
متاسفانه گاهی علم ما از کاربرد این سبک رفتاری، از حد بیان عبارات جدید‌التاسیس <شلام و عجیجم و عجقم و تطولی و خوفی و خوجل و… >  در مقدمه‌ی روابط  فراتر نرفته و فلاکت‌های اصلی روابط، تازه بعد از این مقدمات،  با  به جان هم افتادن‌ در کوچکترین مشکلات آغاز می‌شوند.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *