دوستان عزیزم بیایین لطفا آنقدر از دنیا ننالیم. کمی گل به زبان بگیریم بیابیم که چه خاکی بر سر غم ایام کنیم. تعطیل باشیم مینالیم تعطیل هم نباشیم مینالیم. پس چه بهتر که نالههای خود را در تعطیلات خود یکگونهای بگذرانیم. دیگر چه جای ناله است اکنون؟ بیاییم کمی نیمهی پر لیوان را ببینیم – البته اگر آبی در آن باقی مانده باشد و تمام آن را جهت آرامش خشم ننوشیده باشیم- دقت کنید: ما این هفته را بعد از جمعه با جمعه شروع کردیم. جالب نیست؟ اشکالش چیست؟ حالا شنبه چه گلی به سر ما زده بود یا دوشنبه که طفلک جمعه نزده بود؟ این هفته را ما جمعه داشتیم و جمعه و یکشنبه و جمعه و جمعه و پنجشنبه و فردا هم جمعه است. از این باشکوه تر؟! این یک بخش لیوان. بگردید از این نیمهها کم نیست. مثلا خود من شنیدهام این اواخر سلامت نفس و روح ماشین من معلم، حتی از ماشین آن خانم دکتری که فقط با آن مطب میرفته و برمیگشته، بالاتر رفته. شگفتانگیز نیست؟ فروشنده به خریدار بگوید: نرمی در حد نوی این ماشین را من خودم ضمانت میکنم، این ماشین خانم معلمی است که اگر احیانا مدرسه باز بوده، با آن به مدرسه میرفته و برمیگشته.😐
این هم یک نیمهی پر دیگر همان لیوان. پس ما نتیجه میگیریم اگر بخواهیم خوب تصور کنیم میتوانیم که گفتهاند خواستن توانستن است. پس بیایید زینپس کمی کمتر شکوه کنیم. والله لا یحب الغرغرون.🫣
آخرین دیدگاهها