چند ساعت دیگه را فقط استراحتم. گوش دادن به موسیقیهایی که گوش نداده ام و حتی آنهایی که آنقدر گوش دادن که حالم ازشون به هم میخوره و بعدم خوااااب.
چرا پنجشنبه و جمعههای یکی مثل من از شنبهها خیلی شنبهترند. کاش شنبهها تعطیل بود. اگه من میدونستم کی ماه رو چارپاره کرد؟ اصلا کاش هفتهها هشته بود. نهه بود. حتی دهه بود ولی یکدرمیون اینجوری بود: ترمز, تختهگاز, ترمز, تختهگاز. این چه مدله؟! تختهگااااااااااااااااز تلپ. تختهگااااااااااااااز فاتحه.
قبلنا کار کاغذی داشتیم. خواستن کاغذ کم مصرف بشه موبایل اختراع شد و کامپیوتر و نت. حالا جنگل و آب که تمام شد هیچ، در کنار مصرف همه در کنار هم با حجم بالاتر، باید هم پول کاغذ بیشتری بدیم هم برق هم گاز هم آب. کاش مخترعین یه مدت استراحت کنند بذارن ما هم استراحت کنیم. خودشون که شرط میبندم مسوول و پاسخگو نیستند و خوابند و به ما گفتن قصهی هزارویکشب رو بخون تا خوابت ببره. داشتیم قصه میخونیم پلک زدیم چرتمون برد یهو دیدیم ای داد توی همین فاصله ماشین هم گرون شد. چه ربطی داره؟ ربطش به خستگی و خوابآلودگی من راننده است. یادم افتاد من که اصلا قرار نیست ماشین بخرم. خب تا نخوردیم به گوشی یا گوشی رو نخوردیم یا گوشی ما رو نخورده بهتره کمی گنجشک لالا جنگل لالا آمد دوباره مهتاب بالا. مصرف بالا هزینه بالا، با این خبرها بهتره لالا. لالالالا لا لا لا لا لا لا لا لا لایی لا لا لا لا.
نق موثر افتاد. خستگی رفع شد. خواب پرید. لامپ خاموش است. چارهای جز خواب نیست. این آسانترین مشکل دنیاست حتی بدون خواندن لالا. جای هیچ نگرانی نیست. همهچیز آرومه من چقدر…چیز…. هیچی.. بقیهاش به خودمم مربوط نیست حتی! 😐
چند تا پیامم رفته بود توی بخش اسپم و بلاک، از جمله قبض آب و چند وبینار. چگونه؟ ندانم. نق زدیم حالا باید از فردا پیام بلاک و اسپمها را هم در کنار بقیه چک کنم. همان «همه چی آرومه من چقدر خوشبختم» بیشتر جواب میداد. ما را چه با شکوه و ناله!
آخرین دیدگاهها