چه بسیار زمانهایی که به مصلحت شرایط و یا به دلیل ندیدن آثار گزندها و یا به واسطهی تلقین باورهای کهنسال با ریشههای سترگ نهان گشته در اندیشه و در دلهایمان، ناباورانه به تکرار به خود دروغ میگوییم. غافلانه بیخبریم که خود بودن و خوب بودن، تنها همان راستین بودن است. راستین بودنی که از خوببودنهای تعریف شدهی آویخته به گوش – و نه بر دل – بسیار ستودنیترند و والاتر. چشمهایت را به مصلحت بفریب، گوشهایت را به مصلحت به نشنیدن و کرگوشی بسپار، دستانت را به لرزیدن از سرما و رویت را به عرق کردن از گرما پوشش ده، اما به لرزهها و تکانهای زیبای دل و اندیشهات آنقدر دلآسوده بالوپر و فرصت پرواز ده تا سبکبار به سمت آشیانهای که ماوای آرامش راستین اوست پربگیرد و در آنجا مسکن گزیند.
آخرین دیدگاهها