رقم پرداخت قبض آب منزلشان برای چندمین بار نجومی ثبت شده بود. مرد منزل به محض مشاهدهی قبض، برافروخته به سمت ادارهی آب حرکت کرد. با لحنی معترض و درمانده رو به کارمند: «آقا! من دفعهی چندمه که میگم بیایین این کنتور آب ما رو عوض کنین. آخه من هر ماه چقدر باید پول آب بدم؟ لطف کنین عوضش کنید بلکه درست شد.»
یکی از کارمندان که با وی نسبت فامیلی داشت خیلی آرام رو به مرد کرد و گفت: «علی جان! بیا و قبول کن که مشکل از کنتور نیست. از اداره هم نیست. تو مگه خانمت را عوض کنی!»
تصویر همسر وسواس علی آقا به دیدگانش میخندید. این وسط چیزی باید تغییر میکرد، عوض میشد، بهجز کنتور؛ افکار یک خانم _ نه کل وجود یک خانم._
پیام «تشکر از پرداخت شما!» روی موبایل مشاهده شد.
آخرین دیدگاهها