وسعت نگاه

کودکی از لابه‌لای نرده‌های بالکن طبقه‌ی دوم از ساختمانی چندطبقه، با حسی مرکب از حسرت و شوق نظاره‌گر خیابان و کوچه‌های مشرف به دید خود است. دستهای ظریفش را به دور میله‌های محکم فلزی قلاب کرده و در تلاشی معصومانه، گسترش حوزه دید خود را در ذهن می‌پروراند و رهایی از بندبند میله‌ها و پیوستن به بازی کودکان پر از شوق و نشاطی کودکانه. او از آن فاصله ما و من را کوچک‌ می‌دید و من رویای او را. در واقعیت اما بزرگی او و آرزوی او مرا به اندیشه‌ و بازاندیشی در اندازه‌ی آرزوهایم کشاند.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *