دنیای ارتباطات

در لحظه‌ای قرار گرفته‌ بود که ذهنش درب را به روی تراوش نگارشات درفشان و گوهرنشان، با جدیت بسته بود.

هر زمان که کمی از نوشتن فاصله می‌گیرد و از آن دور می‌شود، مزاحمان افکاری به او نزدیک می‌شوند و حس نوشتنش را به صورت مغناطیسی می‌خوابانند. مثل الان  که فقط می‌خواست بنویسد تا بلکه کجاآبادی سر در آورد.

فیلترشکن‌اش نیز به حدی روان شده بود و با او و گوشی سازگار که نگرانش می‌کرد مبادا گوشی‌ از هیجان جام کند فریز شود و ازین دست اصطلاحات. گوشی او اصلا آمخته‌ی چنین لینت روانی نبود. به هرحال رقت روحی‌ اخیرش را ارج نهاد و ندیدبدیدانه به سراغ پست‌ها و پیج‌های بیشتری رفت.

پست‌ها و به‌ویژه کامنت‌ها بسیار درهم بودند و متنوع. کامنت‌گذاران نیز برحسب شرایط مختلف زیستی، فرهنگی، اجتماعی، جغرافیایی، اقلیمی، سن‌وسال و به‌ویژه وضعیت‌های روحی و روانی خاص، به‌قدری متفاوت بودند که می‌توانست انها را در گروه‌های مختلف زیر تصور کند: پرندگان، نرم‌تنان، خزندگان، جهندگان، جوندگان، سخت‌پوستان، درندگان، چیزسانان. 

پرندگان به آن گروه اطلاق می‌شود که هموندانش در هیچ پیج و برنامه‌ای قرار ندارند و مدام از این برنامه به آن برنامه و از این پیج به آن پیج می‌پرند. متنوع‌ترین گونه‌ی اکسپلوررهای شناخته‌شده تا کنون در این دسته قرار می‌گیرند. حواس و تمرکز این گروه نیز به  شدت قرارشان در عالم هپروت و پرواز است.

جهندگان گونه‌هایی را در بر می‌گیرند که در کل نسبت به هر نوع پست و استوری و استاتوس و پروفایل و کامنتی به قراری واکنش هیجانی دارند که ترقه‌وار از جا می‌پرند و به سبکی دیگر در تب‌وتاب بی‌قراری سیر می‌کنند. این گروه به کک‌به‌تنبانان نیز معروف‌ شده‌اند.

جوندگان: این گروه که در کل برحسب طبیعت‌شان  بی‌‌خودوبی‌جهت در پاسخ به هر عبارتی که برخلاف میل‌شان بیان و عیان می‌شود میل عجیبی به جویدن اعصاب دارند. حتی گاهی در برابر پاسخ‌ها و کنش‌های موافق میل‌شان نیز جبهه می‌گیرند صرفا به این دلیل که با رسیدن به اهداف درونی و ذاتی خود اندک رضایت خاطر  به دست بیاورند. هدف مورد اصابت:  اعصاب.

سخت‌پوستان, در همین صفحات مجازی دورادور با هم هم‌آورد هستند و با رعایت قانون کی‌فیب‌ برای هم مجدانه و خصمانه خط و نشان می‌کشند. آنها جدوآباد و خاندان یکدیگر را به ممکن‌تربن وجه ممکن روی رینگ صفحه می‌آرایند تا در واپسین لحظات پیکار و پرخاش، با دریدن و دراندن  روح‌ و روان یکدیگر به درندگان بپیوندند.

خزندگان و نرم‌تنان ارجمند، دزدانه، تی‌تیش و نامحسوس بین پست‌ها و پیج‌ها و برنامه‌های متعدد می‌خزند. عموما هدف خاصی در دنیای واقعی و مجازی ندارند به‌جز سرک کشیدن به نحوه‌ی زیست دیگران و دستیابی به حس‌وحال کاربران هر برنامه. معمولا هیچ رد و اثر خاصی هم از خود به‌جای نمی‌گذارند. گاهی از وجود مارمولکی‌ این گروه تنها با اثرات  پس‌وپیش نیش‌ می‌توان آگاه شد.

بندپایان و خارتنان: این گروه برنامه‌هایی را فقط نصب کرده‌اند و از دنیای واقعی و مجازی دل کنده‌اند. این گونه‌های بلاتکلیف یا روزگاری پای دلشان بند کسی بوده که دیگر نیست و به همین دلیل با هویتی در کل مجهول، بدون هیچ مشخصه‌ یا اثری از چهره و انگشت، تنها یک جمله‌ی کوبنده و سوزنده و سوزاننده در دنیای مجازی گذاشته‌اند و بای‌بای، یا به خاطر یک یا دو یا سه و اصلا ده عدد خار ناشی که در قرون وسطی و ماقبل تاریخ، روزگاری بر پایشان نشسته، دور تمام برنامه‌هایشان را سیم خاردار کشیده‌اند و خود نیز عمری است با تن و ذهنی خارخارو در سازه‌ای از کمینگاه خودساخته پناه گرفته و آماده‌ی حمله‌های ناگهانی غیرمترقبه‌اند. در خیال و تصور این گونه‌های نادر، تمام دنیا خود را تخته و تعطیل کرده و با کل حواس به برنامه‌ی او چشم دوخته. این جانداران کم‌دل نه می‌زیند، نه می‌زایند، نه می‌رویند و نه چشم و دل دیدن زیست و زایش و رویش پیرامون‌شان را دارند.

 

و اما آخرین گونه: چیزسانان. وصف این گروه را به امانت به شما می‌سپارم. بنده الان احساس معذوریت شدیدی دارم و از ادامه‌ی کتابت معذورم.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *