_ من خدا را خیلی بیشتر از تو باور دارم.
_ خدا چی؟ اون هم تو را همانقدر باور داره؟
😇
_ میگن غریبه یه بار تو رو میزنه و میره اما خودی یه بار میزنه، منتظر بار دوم میمونه تا محکمتر بزنه.
_ گمانم توی این فکری که اون غریبه، خودی نباشه؟
_ نه! دارم به این فکر میکنم که اون خودی باید خیلی غریبه باشه.
🥺
_ میدونی فرق تمساح و سوسمار چیه؟
_ گمانم یکیشون باید خیلی مارمولک باشه یکی کروکودیل.
😵💫
_میگفت: من تو و عشق تو رو با همهی دنیام عوض نمیکنم.
_ خب پس چی شد؟
_ من دنیای اونو نمیشناختم.
🥴
_ معمولا چه وقتهایی زندگی برات بیمعنا میشه؟
_ هرموقع متوجه میشم دارم راهی را دنبال میکنم که هدفی جز تقلای یکنواخت برای بقا نداره.
🦋
_ میتونی بهش فکر نکنی.
_ حافظهی آدم که در نداره کسی برای ورود اجازه بگیره.
تو زندگی همیشه افرادی هستند که برای عبور از مرز ذهنت نیاز به ویزا هم ندارند.
🦋
_ اون عشق به تو چه درسی داد؟
_ به بودن آدمها دیر عادت کنم و به نبودنهاشون زود.
🦋
_ کمپیدایی. کمتر مینویسی!
_ اجتماعی مینوشتم، تاریخی میخواندند و سیاسی برداشت میکردند. از این مدل انشاها نتیجهای نمیگرفتم.
🦋
_ تنهایی! بیاحساسی!
_نه اصلا. همیشه یه وحشتی مثل خدا همراه منه.
🦋
_ چه جوری انقدر کشتهومردهاش شدی؟
_ آنقدر تو بحر چشماش رفتم که غرق نگاهش شدم.
🦋
_ هنوز فرصت خواندن کتابهای قبلی را پیدا نکرده، کتاب جدید خریدی؟
_ امید به خواندنشان، یه جور امید به زندگیه.
🦋
_ هوای بیرون خیلی سرده.
_ وقتی درونت یخ زده، این هوا یه مقدار گرمت میکنه.
🦋
_ برای خوشحال بودن میشه چهکار کرد؟
_ فقط میشه خوشحال بود.
🦋
_ مشکلتون رو میتونید با هم حل کنید.
_ مشکلی که توی استوریها آگهی ترحیم بخوره، به حلشدن نمیرسه.
🦋
_ فرض کن من مردم. دو ماه بعد چه اتفاقی میافتد؟
_ زمین با ۷۰ کیلوگرم وزن سبکتر همچنان خورشید را دور میزند.
آخرین دیدگاهها