از دلایل رنج آدمی

به رنج‌های خودم و دیگران فکر کرده‌ام. به آسیب‌های خودم و دیگران دقت کرده‌ام. در نهایت عمده‌ی دلایلشان را به اختصار در سه چیز هم تصور و مشاهده می‌کنم: 

یا اینکه بیش می‌خواستیم یا آنکه پیش می‌خواستیم یا آنِ دیگران را از آنِ خویش می‌خواستیم. فارسی‌تر بگم:

ما یا بیش‌تر از داشته‌هامون می‌خواستیم و حرص داشتن چیزی را داشتیم که بی‌تردید رنج و زحمت می‌طلبیده. یا خواستار مدت زمان و فرصت بیشتر بوده‌ایم وقتی ماندگاری ابدی‌ چیزی را می‌خواستیم که فنا بودنش را نپذیرفته بودیم. یا گاهی هم انتظارات و توقعات نامعقول‌ ما یا دیگران بیش‌تر از حد معمول بوده.

یا پیش‌تر از موعد لازم می‌خواستیم در حالیکه به‌دست‌آوردنش زمان‌برتر از شتاب ما بوده و هم رنج و هم صبر می‌طلبیده.

یا آن‌چه دیگران داشتند را هم می‌خواستیم که این یکی البته تنوع نامگذاری‌اش بیشتره: گاهی حسادته، گاهی چشم‌وهم‌چشمی، گاهی کم نیاوردن و گاهی بی‌زحمت به‌دست آوردن. همگی باز برمیگردند به همان مختصرِ بیش خواستن و پیش خواستن و آنِ دیگری را خواستن.                                         

یه بار دیگه بخون ببین آیا واقعا عمده‌اش همینا نیستند؟                       باور کن که هستند.   

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *