نام ما/ احوال ما

دیروز جریانی پیش آمد که باعث شد تا مجدد به اسم خودم و معنا و ریشه‌اش کمی بیشتر دقت کنم. ذهنم به سمت چند خانم هم‌نام خودم که آنها را می‌شناختم نیز روانه شد. با دو سه نفر از انها وجوه مشترک زیادی داشتم و با یکی اصلن. من اسمم را دوست دارم شاید به آن عادت کرده‌ام اما احساسم به آن هرگز بد نبوده، هم‌نام‌هایم را نمی‌دانم. هر زمان که حالم خوب است و همه چیز روبراه است دور  اسمم میگردم و هر زمان که حالم ناخوب است یقه‌ی فامیلی‌ام را می‌گیرم و او را در هر جریانی مقصر میدانم. البته گاهی به نام دیگری خطاب می‌شوم اما نهایت به اسم اصلی خودم بیشتر خو گرفته‌ام. شاید شما هم به تکرار احساس مشابه احساس من را  تجربه کرده‌ باشید، شاید نه.
احساس ما آدمها به اسامی مختلف متفاوت است. همواره به انتخاب نام نیکو بر فرزندان سفارش شده است. در واقع انتخاب اسم اولین هدیه‌ی والدین به فرزندانشان بوده که سلیقه‌ها و اندیشه‌های متفاوتی بر این گزینش تاثیر گذاشته‌اند چون آن اسم بخش مهمی از شخصیت ما را پی ریزی می‌کند. ما در بعضی از جنبه‌ها نیز در پناه اسم خودمان زندگی‌مان را شکل می‌دهیم. جدای از تعیین هویت فرد، گویا رابطه‌ای که هر فرد با نام خودش برقرار می‌کند بر آینده و موقعیت اجتماعی‌اش نیز تاثیرگذار است. از طرفی برخی از روان‌شناسان نیز معتقدند هر‌یک از اسامی، فرکانس انرژی خاصی را در بردارد که منتقل کننده‌ی معنا به شخصیت افراد است. ظاهرن اسامی، ارزش‌ها را در وادی اخلاق نیز به شخص حامل خود منتقل می‌کنند. شاید به خاطر همین اهمیت نام است که برخی از اسکیموها وقتی پیر می‌شوند برای خود نام جدیدی انتخاب می کنند و امیدوارند که با اسم جدید نیرو و توان تازه‌ای به آن‌ها داده شود. (اینکه در آن یخ و یخبندان به چه دلخوش‌ کرده‌اند که عمری دوباره و جاودان می‌خواهند نیز جای تامل دارد. آدم را ترغیب می‌کند در اولین تعطیلات پیش رو سری به قطب بزند.)
در این مورد در بخشی از کتاب «فرضیه‌ی خوشبختی، یافتن حقیقت مدرن در خرد باستان» اثر «جاناتان هایت» نیز عنوان شده که: اسم ما می‌تواند یک بستر عاطفی را به گونه ای تعیین کند که آن نام نقش مهمی در شاکله های عاطفی و رفتاری ما ایجاد کند و در آنچه دوست داریم و اقدامی که برایش انجام می‌دهیم تاثیر گذارد. حتی گاهی اسامی همسر، فرزند یا دوستانی که به آنها علاقمندیم به افکار ما و یا اسم خود ما نزدیک است، چون اسامی نیز مانند دیگر کلمات بر احساس ما اثر می‌گذارند. ما همه یک بستر به نام علاقه‌سنج درونی داریم که قبل از آنکه ما تصمیمی بگیریم آن بستر (ناخوداگاه) تصمیمش را گرفته است.
شاید به همین دلیل نیز زمانی که از «سالمندی» صحبت می‌کنیم لحن و حرکاتمان کندتر می‌شود همان‌گونه که وقتی موسیقی ملایم گوش می‌دهیم آهسته‌تر رانندگی می‌کنیم و با موسیقی هیجانی و شاد به هیجان و سرعت بیشتری دچار می‌شویم.

آیا شما اسم خود را دوست دارید و با مفهوم پنهان آن ارتباط برقرار میکنید؟
آیا نام شما با شخصیت شما مرتبط است؟

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *