استعداد نافرمانی / شکست قوانین کاری

در کتاب استعداد نافرمانی به پنج خصوصیت مشترک بین  افرادی که استعداد نافرمانی دارند اشاره می‌شود:

۱/کنجکاوی    ۲/نوآوری    ۳/تنوع   ۴/وسعت دید   ۵/راستین بودن

مرزهای آگاهی ما وسعت پیدا نمی‌کنند مگر با ساخت و کسب تجارب جدید. تحمل کودکانی که پرسشگر و کنجکاوند و به دنبال چالش هستند در ابتدا راحت نیست اما پذیرش این المانها در هر فرهنگی منجر به پیشبرد اهداف مثبت جامعه خواهد بود.

  گاهی لازم است که پارادایم‌های آموزشی را به سمتی تغییر داد که دال آموزشی پرسیدن باشد.

وقتی ترس آدمها از پرسیدن فرو بریزد افراد نوآور با مشعلی در دست چند متر جلوتر را روشن می‌کنند تا مسیر برای دیگران روشن شود. با هم‌فکری‌شان هم‌آفرینی شکل می‌گیرد و چیزهایی نو خلق می‌شوند.

اندیشه حاصل تضاد است و جایی که همه مثل هم فکر کنند نوآوری صورت نمی‌گیرد.

نگاه تونلی یعنی گیر کردن چشمها در تونلی که نمی‌تواند فراتر از آن را مشاهده کند. به نگاهمان که وسعت دهیم از دید تونلی خارج می‌شویم و فراتر از عوام ببینیم. نگاه به عمق و گستره هردو لازم است.

میکل انژ: فرشته‌ای درون سنگ مرمر دیدم. سنگ را آنقدر تراشیدم تا پیکره ازاد شد.

در جهانی که نوآوری حرف اول را می‌زند راستین بودن در راس قرار میگیرد. خود بودن جرات می‌طلبد. از اشتباه هراسی فاصله بگیریم و ضعف‌هایمان را بپذیریم.

نبوغ آدم‌ها همان جنون آدمهاست که از فریم‌های رایج کمی بیرون زده‌اند و از حالت روتین و نرمالیزه بودن خارج شده اند.

جهان ما دچار بحران دلبستگی است. ادمها کم‌تر دل می‌بندد و رضایتهای شغلی بسیار پایین است.. زمانی که چارت و چارچوب را زیادی محدود کنیم دلبستگی را کاهش میدهیم و میزان رضایت را نیز. آدمها  با دیده شدن و آگاهی از تاثیرگذاشتن نقش‌هایشان در کنار اندکی اجازه‌ی نافرمانی داشتن، دلبستگی‌شان بالا میرود.

تغییرات کوچک را به صورت پایدار و پیاپی انجام دهیم. انفجاری عمل  کردن آسیب می‌رساند

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *