ما آدمها کلا موجودات متاسفی هستیم. مثلا من الان یادم افتاده که برای خیلی چیزها متاسفم. برای شروع:
- برای چیزهای پیچیده و چیزهایی ساده متاسفم.
- برای هرآنچه به وقتش ندانستم و دیر آگاه شدم متاسفم.
- برای عشقهایی که ارزش ورزیدن نداشتند متاسفم.
- برای جاذبهها و دافعههای نامساعد بخت.متاسفم
- برای تاج قلبم که نگینهایش بارها شکست متاسفم.
- برای کسانیکه نگین قلبها را میشکنند متاسفم.
- برای فریبهایی که خودم به خورد خودم دادم متاسفم.
- برای شغلی که لیاقت همراهی من را نداشت متاسفم.
- برای شغلی که لایق همراهیش نبودم متاسفم .
- برای شعرهایی که نخواندهام متاسفم .
- برای فکرهایی که مرا نخواندهاند متاسفم.
- برای مادری که ایثار را به توان بینهایت رساندمتاسفم .
- برای فرزندانی که احساس مادری مرا ندیدند متاسفم .
- برای خودم که حس مادرانه را تجربه نکردم .متاسفم
- برای درهایی که هرگز به رویم گشوده نشدند متاسفم .
- برای گشودن دربهایی که میبایست بسته میماندند متاسفم
- برای مسیرهایی که منتظر استقبال من هستند متاسفم.
- برای سفرهایی که برایم نامیسر ماندهاند متاسفم .
- برای حرفهایی که ناگفته ماند متاسفم.
- برای گفتههایی که منحرف شد متاسفم.
- برای کفشهایی که متعهد به پاهای من به انتظار نشستهاند متاسفم .
- برای دردهایی که به دنبال دارویی جز عشق میگردتد متاسفم.
- برای سازی که فرصت همنوایی بامن پیدا نکرد متاسفم .
- برای ترانههایی که فراموششان کردهام متاسفم .
- برای زندگی کوتاهی که سخت پیچیدهاش کردند متاسفم.
- برای کودکانی که افکارشان از بزرگترها زیباتر است و درک نمیشوند متاسفم.
- برای والدینی که کودکانی را به همان دنیایی آوردهاند که خود بارها تصمیم به ترک آن گرفتهاند متاسفم.
- برای کودکانی که خودکشی را میشناسند متاسفم .
- برای پرندگانی که به قفس خو گرفتهاند متاسفم.
- برای نهنگهایی که مرگشان را خودکشی مینامند متاسفم.
- برای فریبهایی که نمیتوانم بخورم متاسفم.
- برای آنچه فراموش نمیکنم متاسفم.
- برای آنکه فراموش میکنم متاسفم.
- برای آن حماقتهایم که سادگی میناممشمتاسفم.
- برای آن سادگیهایم که حماقت میخوانندش متاسفم .
- برای دانستههای ناگفتهام متاسفم.
- برای گفتار ندانستهام متاسفم.
- برای بارانهایی که عشقم را کنار من ندیده متاسفم .
- برای عشقی که جای او را آدمبرفی در عکس زیباتر پر کرد متاسفم.
- برای سادگیهایی که پیچیدهشان کردهایم متاسفم.
- برای پیچیدگیهایی که ساده نشدهاند متاسفم .
- برای پدرانی که همچنان بدون هیچ تماسی موبایل خود را شارژ میکنند متاسفم.
- برای موبایلهایی که آدمها را از هم دور میکند متاسفم.
- برای خودم که به دنیا آمدم متاسفم.
- برای دنیا که آمدن ما را شگون میداند متاسفم .
- برای روزهایی که زندگی را درک نکردیم متاسفم.
- برای زندگی که انتظار زیادی از درک ما دارد متاسفم.
- برای عروسکهایی که زود از چشم میافتند متاسفم .
- برای چشمهایی که عروسکها به سرعت برایش عادی میشوند متاسفم.
- برای شبهایی که پشت بام نمیخوابیم متاسفم.
- برای روزهایی که طلوع خورشید را نمیبینیم متاسفم.
- برای آن طبقهی یخچال که مملو از داروست متاسفم.
- برای آن همه دارو که در تمامی یخچالهاست متاسفم.
- برای دوستی که مرا از دست داد متاسفم.
- برای دوستی که از دست دادم متاسفم .
- برای اتفاقات کم بهایی که برایشان گریستم متاسفم.
- برای گریستنهایی که اتفاقاتی را پربها کرده بود متاسفم.
- برای گربهای که نعرهی مستانهاش با یک لنگه دمپایی به نالهی موشانه تبدیل شد متاسفم.
- برای زمینهایی که اینهمه زباله را در خود دفن میکند متاسفم.
- برای سگی که کیسهی زباله تهی از اغذیه را درید و لگد خورد متاسفم.
- برای گاوی که سهم شیر گوسالهاش را به زور دستگاه میدوشند متاسفم.
- برای دانشآموزی که گوساله خطاب میشود متاسفم.
- برای رودهایی که نرسیده به دریا خشکیدند متاسفم.
- برای دماغهای عمل نشدهای که در حال انقراض خطاب میشوند متاسفم.
- برای لبهای بدپروتز شدهای که مدام در حال ادای نوای اُ هستند متاسفم.
- برای خودم که انقدر لیست تاسفهایم بلندبالاست متاسفم.
- برای سازمان ملل هم که انقدر اظهار تاسف میکند هم متاسفم.
آخرین دیدگاهها