من
عشق را
اندکی متفاوت میبینم:
عشق
سکوت نمیشناسد
سرشار از پیام است
و
با ترس
بیگانه
عشق آمیخته با احتیاط
منفعتطلبی هم
که نباشد
مصلحتاندیشیست
عشق
با تمام دلبستگیهایش
همنشین
اضطراب و
دلواپسیهاست
اما
تشویش
نمیآفریند
آنچه خلق میکند
نور فانوسیست
پیشکش گامی
که رو به مسیر
آرامشست و کمال.
عشق
زیباغوغایی
نهان بهپا میکند
اما
هویدا
آشوب نمیآفریند؛
که وجودش
شهامتیست
لبریز از
مهر و
صبر و
صفاست
عشق
هرگز
درد نمیآفریند
خود
مِهری
دردزُداست
عشق
نقاب
نمیپسندد
خود
بیریا
آینهیی
تمام نماست
عشق
برتو میپیچد
تنگ در آغوش میگیردت
با تو یکی میشود
اما
سِسوار نمیخشکاندت
که عَشقّهای
همواره سبز و
شکوفا و
پویا و
پوشاست
عشق
در برزخ بیخبری
رهایت نمیکند
خود
مامن دل تو و
هم
پیک با وفاست
عشق
در کشاکش رنج
تنها نمیگذاردت
خود
امن تکیهگاست
عشق
از روی هوس
اغواگرانه
قفس نمیسازد
مدهوش از فسون و
سرمست عطر یار
ولی
مهذب
سره
پاکیزه و
از فتنهها
رهاست
عشق
تلالو احساس روشن است؛
تاریکی و
اکبیری و
کوری
نمیشناسد
که خود
اکسیر و
کیمیاست ..
<زهره>
آخرین دیدگاهها