رهایی: پذیرش. تحمل. تغییر

همه‌ی ما آدمها در مراحل مختلف زندگی در حیطه‌‌ی کاری، احساسی یا عاطفی زمانی به این نقطه رسیده‌ایم که ناآگاهانه خطاهایی در انتخاب‌های زندگی‌مان داشته‌ایم که منجر به آسیب‌هایی متعدد شده اند. اذعان به اینکه من اشتباه کرده‌ام و در آن انتخابها و پیامدهای  آن به سهم خودم مقصر هستم نه‌تنها سرآغاز خرد است بلکه تنها راهی است که در نهایت به <رهایی> منتهی میشود.

کسانی که در جامعه‌ی معتقد بزرگ شده‌اند و تقدس اعتراف را میشناسند و آن را به‌عنوان یک موهبت در نظر می‌گیرند فرصتی برای رهایی از گذشته دارند زیرا نه‌تنها آن پرنده‌ی سیاه خطا و گناه، زمان حال را می‌فرساید بلکه همواره ما را در بند گذشته نگه می‌دارد.  حمل بار گذشته ما را از پای در‌می‌آورد و نیروهایمان برای انتخابهای جدید را می‌کاهد.

اکثر ما آدمها زمانی رشد می‌کنیم که بعد از پذیرش و تحمل درد، از نیروی غرور <من> نیز بکاهیم. شخصی که به حقیقت وفادار است سنت‌شکنی است که باید گه‌گاه دسته‌بندیهای قدیمی را درهم  بشکند تا انرژی را دوباره جاری سازد. تصورات، باورهای نادرست و اعتقادات سطحی پوسته‌هایی هستند که انرژی ما را نگه می‌دارند و می‌توانند به‌عنوان یک زندان عمل کنند و مسمومیت در چنین زندانی بسیار آسیب‌زاست.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *