32الفبای عشق و رابطه و ازدواج

شما هم افراد یا دوستانی را می‌شناسید که کلکسیونی از خرس، لیست افتخاراتشان بوده یا هست؟ نه اینکه فکر کنید منظورم اینه که پرورش خرس دارند یا خریدار خرسهای تاکسیدرمی شده هستند. نههه.  منظورم اونایی هستند که با اضافه کردن سالانه یه خرس توی هر ولنتاین و ازین دست خنک‌بازیها، کل اتاقشون رو بوی نای مثلا عشق برداشته و هر خرس شده یه آینه دق. اولش با چه اتم‌اوتومی خرس را استوری میکنند با جملاتی تو قالب و مضمون: ” “یا منو ببر به خونه‌تون یا بیا به خونه‌ی ما” و یا “مست و گیجم منو ازین وسط جمع کن” و “امشو شوشه لیپک لیلی لونه” و …چند ماه بعد استوری به سرعت واتو‌واتوها عوض میشوند به: “من مانده‌ام تنهای تنهااااا” یا  “به من بگو دروغاتو، یا اینکه اون قسم‌هاتو کدومو باور بکنم موندم من و ناباوری” یا در حالت ناامیدی کامل: ” رفتی و حرف منو گوش نکردی، برو که الهی دیگه برنگردی” و ازین داستانها درکنارش منزجرکننده‌تر اینه که دیدن هر خرس اونو به یاد یه خرس قهوه‌ای یا شیپورچی یا روباه و یا پلنگ‌های ملنگ میندازه و کلکسیون عملا تبدیل میشه به آینه‌ی دق. چرا؟ چون در اصل سواد رابطه ندارند. آخه اگه داشتند بچه‌ی آدم که صد بار توی یک چاه نمیفته اون‌هم از یک مسیر. اگه آدم  از عشق هم کور شده باشه، دو سه بار که توی چاله افتاد دیگه باید مسیر رو حفظ شده باشه. اگه حفظ نشده یعنی معلومه که نه سواد داره نه درک نه عقل نه شعور نه سیاست نه کیاست. بجای همه‌ی اینها فقط چی داره؟  “خرس.”

خب حالا بریم سر اصل مطلب. ببینیم الفبای این روابط چه چیزهایی هست یا میتونه باشه: ممکنه هرکسی لیستی را ارائه میده ولی لیست من از همه بهتره. دیگه خود دانید. از من گفتن بود. صلاح مملکت خویش خودسران دانند.

الف/ احترام. ادب. احساس. آرواره. آچارفرانسه. الک. اتو. اره. اشک. انترمعرکه نشدن.

ب/ بینش. بردباری . بصیرت.بخشش. برنامه. باغ. برش.

پ/ پول‌و‌پله. پیشانی. پیمان. پس‌انداز. پیراهن. پژو یا پورشه یا پراید

ت/توکل. تمنا. ترانه. تلفن. تیروکمان.تتو(سلیقه‌ای وبسیااااااراندک)

ث/ثروت. ثمر. ثانیه‌شمار

ج/ جربزه. جواهر. جگر. جمال.

چ/ چشم‌وگوش باز. چمدان. چرتکه.چتر. چشم‌بند در چشم‌وهم‌چشمی. 

ح/ حس خوب. حلم. حافظه ضعیف و قوی. حساب‌وکتاب. حلقه.

خ/ خودشناسی.خط‌قرمز. خریت(ناچیز).

د/ درایت. دانش.دل. دوران عاشقی. دنده‌ی پهن(گهگاه). دلبری. دمپایی. 

ذ/ ذات خوب. ذهن زیبا. ذوق. ذره‌بین

ر/ راستگویی. رویا. رزق. رادار. رایانه. روده‌ی کوتاه.

ز/ زیبایی. زَهره. زیرکی. زَر. زمین. زبان گرم. زنبیل. زیپ. زیرشلواری. زرت‌وپرت نکردن الکی.

ژ/ ژن خوب. ژوراسیکی رفتار نکردن. ژل. ژاکت. ژیلت.

س/ ستاره‌اقبال. سپاسگزاری. سرعت مناسب. سند. سنگ صبور. سکوت به‌جا. سکه و سکه و سکه (محض احتیاط)

ش/ شیردلی. شوخ‌طبعی. شانس. شمش. شمع. شلوارک.

ص/ صبر. صدق. صمیمیت. صندوقچه‌ی اموال. صندوقچه‌ی اسرار. صداخفه‌کن.

ض/ ضربان قلب. ضیافت. ضامن بانکی. ضربه‌گیر. ضبط‌صوت.

ط/ طنازی. طلا. طبع بلند. طمطراق. طنز.

ظ/ ظاهر‌آراسته. ظرافت. ظرف‌و‌ظروف. ظرفشویی.

ع/ علم. عزت. عصمت. عشرت. عفت. عکس. عطر. عصا. عینک

غ/ غرور بجا. غمزه بجا. غرولند نکردن. غذاساز.

ف/ فهم. فرهنگ. فکر باز. فرش. فَن . فَک.

ق/.قول. قلم.  قلب. قلاب. قدرشناسی. قهروآشتی کم. قرار. قضاوت نکردن. قوری. قیچی.

ک/ کسب‌وکار. کتاب. کیف. کفش. کوله‌پشتی. کلید. کلبه. کانال. کارت(شناسایی. بانکی و…). کَرَم. کِرِم. کِرم. 

گ/ گوشی. گاوصندوق. گهواره. گیسو. گوشواره. گلدان. گل‌گیر. گونیا. گردگیر. گلیم

ل/. لپتاپ. لب. لُپ. لبخند. لباسشویی. لرزه‌نگار. لیف. لاک

م/ مرام. مهر.مخ. مغز. موبایل. مخلوط‌کن. مجرای‌شنوایی. موزن. موچین. ملحفه. متکا

ن/. نان. نخ. ناز. نمک. نجابت. نردبان. نوربالا. نیم‌بوت. نقشه راه.

و/ وعده و وفا. وجدان. وقتگذاری..وابستگی به‌حد. ورزش. وام. وردنه.

ه/ هوش.  همسفر. همدل. هتل. هودی. همزن. هندزفری. هارت‌وپورت الکی نداشتن.

ی/ یار. یارانه. یُمن. یادداشت. یاقوت. یخچال. یدک‌کش.یُبس نبودن. 

 

 

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *