با تیشهی خیال تراشیدهام تو را
در هر بتی که ساختهام دیدهام تو را
هر گل به رنگوبوی خودش میدمد به باغ
من از تمامی گلها بوییدهام تو را
رویای آشنای شبوروز عمر من
در خوابهای کودکیام دیدهام تو را
با آنکه جز سکوت جوابم نمیدهی
در هر سوال از همه پرسیدهام تو را
از شعر و استعاره و تشبیه برتری
با هیچکس جز تو نسنجیدهام تو را…
<قیصر امینپور>
آخرین دیدگاهها